می‏ خواهیم آزاد باشیم. آزادی یکی از اموری است که اول حقی است که بشر دارد؛ حق ابتدایی است که بشر دارد که باید آزاد باشد.در آرای‏ خویش آزاد باشد،در اعمالش آزادباشد، خودش در مملکتش آزاد باشد                    امام خمینی(ره)


برای مرگ آماده شده ام و این امری است طبیعی که مدتهاست با آن آشنا شده ام. ولی برای اولین بار وصیت می کنم. خوشحالم که در چنین راهی به شهادت می رسم. خوشحالم که از عالم و مافیها بریده ام. همه چیز را ترک گفته ام. علایق را زیر پا گذاشته ام. قید و بندها را پاره کرده ام. دنیا و ما فیها را سه طلاقه گفته ام و با آغوش باز به استقبال شهادت می روم.   

خوش دارم آزاد از قید و بندها، در غروب آفتاب، بر بلندی کوهی بنشینم و فرو رفتن خورشید را در دریای وجود مشاهده کنم، و همه حیات خود را به این زیبایی خدایی بسپارم، و این زیبایی سحرانگیز با پنجه ‎های هنرمندش، با تاروپود وجودم بازی کند، قلب سوزانم را بگشاید، آتشفشان درونم را آزاد کند، اشک را که عصاره حیات من است، آزادانه سرازیر نماید، عقده ها و فشارهایی را که بر قلبم و بر روحم سنگینی می کنند بگشاید، غم های خفه کننده را که حلقومم را می فشرند، و دردهای کشنده ای را که قلبم را سوراخ سوراخ می کنند، با قدرت معجزه آسای زیبایی تغییر شکل دهد، و غم را به عرفان و درد را، به فداکاری مبدل کند و آنگاه حیاتم را بگیرد، و من، دیوانه وار، همه وجودم را تسلیم زیبایی کنم، و روحم به سوی ابدیتی که از نورهای «زیبایی» می گذرد، پرواز کند و در عالم آرامش و طمأنینه، از کهکشان ها بگذرم و برای ابقاء پروردگار به معراج روم، و از درد هستی و غم وجود بیاسایم و ساعت ها و ساعت ها در همان حال باقی بمانم و از این سیر ملکوتی لذت ببرم. 

خدایا! آرزو می کردم که کشورم آزاد گردد و من بتوانم بی خیال از زور و تزویر و دروغ و تهمت و دشمنی و خباثت، در فضای آن به سازندگی پردازم و هرچه بیشتر به تو تقرب بجویم.
من آن آزادی را دوست دارم، و از اینکه در دوره های سخت حیات آن را تجربه کرده ام خوشحالم، و به آن اخلاص و سبکی و ایثار، و لذت روحی و معراج که در آن تجربه ها به آدمی دست می دهد حسرت می خورم.              شهید چمران


برگرفته شده از:

صحیفه امام

آستان حضرت دوست